گزارشی از سالن ملاقات اوین، بهت، اندوه و افسوس خانواده ها از اعدام و تبعیدها

سالن ملاقات اوینفعالان در تبعید: حال و هوای سالن ملاقات شبیه با اولین روز ملاقات  بعد از پنج شنبه سیاه است. خانواده ها نگران و بسیاری لباس سیاه بر تن دارند همه اندوهگین  و بهت زده از اعدام ناجوانمردانه و ناگهانی غلامرضا خسروی هستند. و جان انسان ها در این مملکت چه بی بها است …

در این میان مادرانی  بیشتر بی تابی می کنند و از  احکام  سنگین 15 تا 20 سال  حبس برای جوانانی می گویند  که  حکم زندان  بعضی هایشان  از سنشان هم بیشتر است.  مادری فریاد می زند با این حکم بیست سال بچه من اگر بیرون بیاید 42 سالش می شود مگر بچه من چند سال جوانی کرده؟

همه بهت زده ایم. همسر رضا شهابی با عجله وارد سالن می شود شماره می گیرد و از مسول نوبت دهی در خواست نوبت  ملاقات می کند و در کمال ناباوری می شنود که رضا را با آن وضعیت وخیمش و بطور ناگهانی  به زندان رجایی شهر تبعید کردند. باور کردنش مشکل است…

کم کم خانواده های دیگری هم  می آیند و مطلع می شوند که زندانی های آنها هم تبعید شده اند. همه بهت زده ایم.

عده ای در گوشه سالن جمع شده اند و با خانواده هایی که بعد از اعتراضات به  ضرب و شتم زندانیان بند 350 تهدید و بازداشت شده اند صحبت می کنند. مادر یاشار دارالشفا از روزهایی می گوید که هر دو پسرش در زندان اوین بودند. یاشار برای گذارندن حکم حبسش و کاوه هم در اعتراض به خاطر ضرب و شتم برادرش… خانواده سعید حایری هم  دلشکسته از بازداشت احمد رضا حایری هستند که  او هم به اتهام اعتراضش به ضرب و شتم برادر بازداشت شد و اکنون با قید وثیقه بیرون است.

حال و هوای زندانیان بهتر از خانواده هایشان نیست… همه بهت زده و اندوهگین از این  اقدامات هستند.

بعد از پنج شنبه سیاه اوین اراذل اوباش حکومتی به جای دلجویی از خانواده ها در یک اقدام تکراری شروع به وحشیگری و انتقام جویی بر آمدند. اعدام شتاب زده غلامرضا خسروی… احضار اعضای  خانواده های زندانیان و بازداشت برخی از آنها… صدور بیش از 100 سال حکم حبس برای چند جوان فعال اینترنتی… قطع ملاقات حضوری خانواده های زندانی و در نهایت تبعید بعضی از زندانیان … همه برای ترساندن و ارعاب مردمی است که هر لحظه بیدار شدنشان بر تن دیکتاتور لرزه می اندازد.

بیان دیدگاه